سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ معارفی عزم ظهور

تقوا ، اطاعت و تبعیت از هدایت در فیلم مُلک سلیمان ع

    نظر

تقوا ، اطاعت و تبعیت از هدایت در فیلم مُلک سلیمان ع

در فیلم سینمایی مُلک سلیمان ع ، عناصر کلیدی بسیاری وجود دارند که در نظام الهی و زندگی بشر جایگاه بسیار مهم و کلیدی دارند. عنصر مُلک که شاکله اصلی فیلم است ، عناصر صالحیت ، تقوا ، اطاعت ، تبعیت ، رحمت ، ولایت ، رسالت ، نبوت ، هدایت و... از این میان میخواهیم به سه عنصر تقوا ، اطاعت و تبعیت بپردازیم. دو عنصر تقوا و اطاعت به صراحت در فیلم مورد اشاره قرارمیگیرند و نزد عموم مردم به عنوان راه نجات مردم از فتنه ها معرفی می شود و عنصر تبعیت نزد بهترین تربیت شدگان سلیمان ع مشاهده می شود. قبل از آنکه  به صحبت درباره این عناصر در فیلم بپردازیم ، بهتر است مفهوم آنها را مرور نمائیم.

عنصر نخست تقوا است. که اگرچه اوج ارزشها نیست ، بلکه از ارزشهای بسیار مهم و زمینه ای است که باید ساختمان وجود انسان بر آن بنا شود. تقوا یک مقدمه است در کسب بسیاری ارزشهای دیگر از جمله هدایت:

أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی تقوا مِنَ اللّهِ وَ رِضْوانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فی نارِ جَهَنَّمَ وَ اللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمینَ (التوبه 109) آیا کسی که شالوده آن را بر تقوای الهی و خشنودی او بنا کرده بهتر است،یا کسی که اساس آن را بر کنار پرتگاه سستی بنا نموده که ناگهان در آتش دوزخ فرومی‏ریزد؟ و خداوند گروه ستمگران را هدایت نمی‏کند! (سوره توبه آیه 109)

اگر بخواهیم معنا و مفهوم تقوا را بیان نماییم ، باید بگوییم که : "تقوا یعنی پرهیز از آن اعمالی و تقید به آن اعمالی که انسان را به هدایت نزدیک کند و مطیع هادی قرار دهد" . عنصر تقوا بسیار وابسته به هدایت است و اصلاً تقوا در ارتباط با هدایت است که معنا پیدا می کند.

امام حسن مجتبی ع می فرمایند: "شما هرگز تقوا را نشناسید تا آن که صفت هدایت را بشناسید".

در آیات نخستین سوره بقره میفرماید: ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدًی لِلْمُتَّقینَ (البقره 2) یعنی این متقین هستند که از هدایت قرآن بهره مند هستند. و در ادامه ویژگیهای متقین را بیان میفرماید: الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ(البقره 3) وَ الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِاْلآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ(البقره 4) أُولئِکَ عَلی هُدًی مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(البقره 5)

با کمی توجه در این آیات درمییابیم که معنای تقوا "پرهیزکاری" نیست. بلکه پرهیزکاری بیان کننده تنها بخشی از معنا و مفهوم تقوا است. یعنی یک فرد متقی ، با توجه به هدایت ، همانطور که از انجام بسیاری اعمال پرهیز می کند ، نسبت به انجام بسیاری از اعمال که هدایت الهی به آن رهنمون داشته است ، مقید می باشد.

 و اما عناصر اطاعت و تبعیت. "اطاعت یعنی پیروی در اعمال و تا حد اعمال ولی تبعیت یعنی علاوه بر پیروی در اعمال، پیروی در افکار و امیال و لطیف‌تر از اطاعت است".  اگر بخواهیم تفاوت این دو را با تقلید بیان کنیم و موضوع را بیشتر موشکافی نماییم باید بگوییم که: "تقلید یعنی پیروی در اَعمال.....تقلید در حیطه  اعمال  است، یعنی در حیطه  دنیا. اَعمال آن چیزی است که من و شما با اعضا و جوارحمان انجام می‌دهیم. وقتی می‌گوییم اطاعت، یعنی پیروی در اعمال و اخلاقیات و امور و گفتار.....تقلید یعنی پیروی در محدوده دنیا یعنی آن چیز که فقط می‌شود با جسم مادی انجام داد. اطاعت یعنی پیروی در حد دنیا و برزخ.....تبعیت یعنی علاوه بر پیروی در اعمال، علاوه بر پیروی در اخلاقیات و گفتار و امور ؛ ]در[ امیال و نیات، فرد پیروی کند، کسی که سعی کند علاوه بر دنیائیات و برزخیات در جنبه های ملکوتی خودش هم پیروی کند، یعنی جنبه‌های ملکوتیش را هم به پیروی وادار کند. چنین شخصی تبعیت می‌کند" . "تبعیت یک مقوله فوق تقلید است، یک مقوله فوق اطاعت است". "با تبعیت شما عضوی از پیکره آن فرد می‌شوید. با اطاعت، شما در معیت آن فرد قرار می‌گیرید".

"عالی ترین نوع تعلیم وتربیتی که خداوند در قرآن ذکر می کند ، تبعیت از هدایت است ، آنجائی که خداوند عموم مردم را به تقوا و اطاعت دعوت می کند ، آنجائی که عموم مردم را به تسلیم دعوت می کند ، آنجائی که عموم مردم را به ایمان و عمل صالح دعوت می کند ، خصوص از مردم را ، آنهائی که می خواهند بیشتر رشد کنند را به تبعیت از هدایت دعوت می کند . شما در تربیت انبیاء (ع) کمتر کلمه تقوا و یا مقوله تقوا را می یابید ، کلمه اطاعت و یا مقوله اطاعت را کمتر می یابید . آن چیزی را که خداوند ، در مورد انبیا (ع) ـ یعنی این رشد یافته ترینها ـ مطرح می کند ، مقوله تبعیت هست . فرق تبعیت و اطاعت در چیست ؟ اطاعت در قبال امر واقع می شود ، ولی تبعیت حتی آنجائی که انسان امر نشود ، واقع می شود . اطاعت ، گاهی اوقات با اشتیاق واقع می شود ، گاهی اوقات از روی کراهت ، ولی تبعیت پیوسته با اشتیاق واقع می شود . اهل تبعیت نگاه می کنند ، مشتاقند که مولایشان ، فعلی انجام بدهد ، چیزی بخواهد ، بلافاصله با اشتیاق بدوند و آن کار را انجام بدهند ، کاری به حلال و حرام موضوع ندارند ، کاری به مستحب و مکروه موضوع ندارند ، کاری به ثواب وعقاب موضوع ندارند ، کاری به بهشت وجهنم ماجرا ندارند ، فقط به فعل مولایشان کار دارند ، تاعاشقانه آن کار را انجام بدهند ، شأن چنین فعلی از شأن اطاعت بالاتر است. در قبال نظام الهی ، در درجات تسلیم ، شأن تبعیت از شأن اطاعت بالاتر است . خود تبعیت درجاتی دارد ، درجات فرعی دارد . عمومش گفته می شود تبعیت از هدایت ، ولی یک موقع تبعیت از آثار مطرح است ، یک موقع تبعیت از فعل مطرح است ، یک موقع تبعیت از کلام مطرح است ـ کلام منظور کلام هادی حی است ـ یک موقع تبعیت از خواست هادی مطرح است ـ هادی زنده ـ. شیعیان برای اینکه لایق حکومت مهدی (عج) بشوند ، باید عالی ترین نوع تعلیم و تربیت را واجد بشوند"

در فیلم مُلک سلیمان ع ؛ این مفاهیم به خوبی در جای خود قرار گرفته اند. خداوند سلیمان ع را متوجه مشکلات مُلکشان می نمایند. در مقوله مُلک الهی همه چیز باید تحت سیطره و حیطه "پادشاه" یا واژه قرآنی آن "مَلِک" باشد. در مُلک ابتدایی ایشان ، اشکالاتی وجود دارد که به بعضی از عناصر پر رنگ آن مانند ربا اشاره میشود. ربایی که علاوه بر آنکه نزد خداوند منفور است باعث لمس آن افراد توسط شیاطین میشود. کتاب خدا نزد علمای یهود تحریف شده و آنگونه که میخواهند آنرا تفسیر میکنند. مردم با وسوسه شیاطین دچار بی تقوایی شده اند. مُلکی اولیه ایشان  بسیار از مُلک مهدوی عج در پایان دنیا بسیار فاصله دارد. خداوند مُلک ایشان را ارتقاء میدهند. عالم مادی رفعت پیدا نموده به عالم دخان نزدیک میشود و ظهور و اثرگذاری اجنه وشیاطین بیشتر و بیشتر میشود. آنهایی که دو عنصر "تقوا" و "اطاعت" را رعایت نکرده اند ، کسانی هستند که فتنه اجنه و شیاطین بیشترین آسیب را به آنها میزند. این دو عنصر ، عناصر نجات معرفی میشوند. و عنصر دومی یعنی اطاعت عنصری بالاتر و مهمتر است که عنصر اول در قبال آن معنا پیدا میکند. برای مثال به شخص عابد یا به ظاهر موجه شهر "زبولون" اشاره میکنیم. وی فردی به ظاهر موجه ، پیرو کتاب موسی ع و به ظاهر با تقواست ، اما عنصر اطاعت از "هادی حی" که در این فیلم ، اطاعت از رسول خداست در وی وجود ندارد. وی کسی است که پیروی از آثار می کند. کتاب تورات را بدست گرفته و هادی حی را فراموش نموده و بها نمی دهد.  با تعریفی که از تقوا داشتیم ، تقوای این فرد نیز در راستای خدایی نیست ، چرا که تقوا با هدایت معنا می یابد. بالاترین هدایت هم از "هادی حی" جاری است که در این فیلم هادی حی ، سلیمان ع هستند. لذا تقوای این فرد باعث نجات وی نمیشود. بعداز نجات شهر توسط سلیمان ع ، سلیمان ع ، به این فرد میفرماید که خدا را صدا بزند که به محض اطاعت از سلیمان ع ، آن فرد و پیروانش که اطاعت امر سلیمان ع را نمودند ، نجات می یابند و از اذیت شیاطین نجات رها میشوند. به هر حال تقوا و اطاعت ، دو عنصری هستند که همیشه رسولان علیهم السلام ، مردم را به آن امر نموده اند:" فَاتَّقُوا اللّهَ وَ أَطیعُونِ" . در صحنه های مختلف فیلم مشاهده نمودیم ، شیاطین نمیتوانستند به افرادی  ، آسیب برسانند ، افرادی که از قشرهای مختلف جامعه بودند ، زن ، کودکان ، کارگر ساده و... آنها کسانی بودند که شاید در جامعه دارای القاب نباشند و عامی باشند ، لیکن با نظام خداوندی ، تا حدی هماهنگ بودند که از آسیب جدی در امان ماندند. البته این افراد ترس و حزن داشتند چرا که برای آنکه ترس و حزنی نباشد ، عنصر بالاتری لازم است. چیزی که نزد سرداران سلیمان ع مشاهده نمودیم که نه تنها شیاطین به آنها آسیب نرساندند، بلکه آنها باعث درد و فغان شیاطین میشدند. اشاره میشود به صحنه ای در شهر زبولون که شیاطین که بصورت دخان به سردار سپید موی سلیمان ع نمیتوانند از حدی نزدیکتر شوند و با فریاد و ضجه دور میشوند. این سردار دچار خوف و حزنی نیست چرا که او مسلح به ارزش والاتری است. ارزشی که خداوند هنگام هبوط بنی آدم به زمین ، بنی آدم را به آن دعوت نمود:

قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمیعًا فَإِمّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنّی هُدًی فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (البقره 38) گفتیم: «همگی از آن(موقعیت)، فرود آیید! هرگاه هدایتی از طرف من برای شما آمد، کسانی که از آن تبعیت کنند، نه ترسی بر آنهاست، و نه غمگین شوند.»

و این عنصر یعنی تبعیت، بسیار با ارزشتر و بالاتر از تقوا و اطاعت است و خواص تربیت شدگان  واجد آن می باشند. در صحنه ای که سلیمان ع به همراه یارانش از جمله برادرش آدونیا ،  جهت نجات شهری میتازند. سلیمان ع متوجه اتفاقی برای همسرش میشود و بعداز لحظه ای مکث میخواهند به راه ادامه دهند. در این صحنه کسانی که اهل اطاعتند ، میبایست بهمراه سلیمان ع به راه ادامه دهند، لیکن آدونیا اهل تبعیت است. او خواست سلیمان ع را بدون آنکه سلیمان ع  چیزی بر زبان آورد میداند. لذا به سلیمان ع میگوید، شما به سمت همسر خود بروید و ما به مسیر ادامه میدهیم. تبعیت بسیار فراتر از اطاعت است. اگر بخواهیم  عناصر تقوا، اطاعت و تبعیت را ارزشگذاری کنیم باید بگوییم که: "تقوا همچون دَه است، اطاعت همچون صد است و تبعیت همچون دَه هزار است. چونکه دَه هزار آمد، صدها و دَه ها نزد آن است". و "عالی ترین نوع تعلیم وتربیتی که خداوند در قرآن ذکر می کند ، تبعیت از هدایت است" و اوج هدایت  از هادی حی است. در فیلم این عنصر را نزد بهترین دست پروردگان سلیمان ع می بینیم که فراتر از اطاعت و با عنصر تبعیت عمل می نمایند. در صحنه های مختلف ازفیلم می بینیم که با اشاره یا نگاه سلیمان ع ، یاران ایشان نیت ایشان را درک میکنند و آنرا انجام میدهند. برای مثال اشاره میشود به صحنه بعداز دفن همسر سلیمان ع  که یازار برای گفتگو با سلیمان ع آمده و با نگاه سلیمان ع برادرش صحنه را ترک مینماید تا آنها تنها باشند. عنصر تبعیت از هدایت در همه رفتارها و اعمال بهترین تربیت شدگان نظام الهی همواره جاری است. عنصری که  ما در شب عاشورا و روز عاشورا بسیار پررنگ می بینیم. در شب عاشورا امام حسین صلوات الله علیه به یاران امر میفرمایند که بازگردند. اگر کسی اهل اطاعت بود. میبایست اطاعت امر مینمود و بازمیگشت. لیکن یاران ، از جمله شاگرد اول دست پروردگان امام ع ، یعنی اباالفضل ع ، اهل تبعیت از خواست امام ع هستند. ایشان خواست امام ع را میدانند و فراتر از اطاعت عمل میکنند و درس تبعیت از هدایت و هادی حی را در حد اعلای خود در عالم به نمایش میگذارند.

به هرحال این سه عنصر ، از عناصری است که در فیلم مُلک سلیمان ع به زیبایی به آنها پرداخته شده است و این عناصر از جمله مفاهیم بسیار مهم و کلیدی هستند که در جایگاه خود قرار گرفته اند.

اما یک نکته ، صحنه هایی را که در فیلم مُلک سلیمان ع دیدیم ، چون ماکتی از صحنه های آخرالزمان هستند. و ماجراهای آخرالزمان در ابعاد بسیار بزرگتر و فراتر از اطاعت واقع میشوند. " فقط واجدان تبعیت، عاملان به تبعیت، در صحنه های قبل از ظهور باید سرافراز شوند" لذا برای واجد شدن این عنصر عزم نشان دهیم.